جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هفت آسیا

هفت آسیا

هفت آسیا
دهی است از بخش فریمان شهرستان مشهد دارای 177 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

هفت آسیا

هفت آسیا
کنایت از هفت فلک است که فلک زحل و فلک مشتری و فلک مریخ و فلک آفتاب و فلک زهره و فلک عطارد و فلک قمر باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا

هفت آشیان

هفت آشیان
دهی است از بخش سنقر شهرستان کرمانشاهان دارای 350 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله، حبوب و توتون است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

هفت آسمان

هفت آسمان
عبارت از فلک های قمر، عطارد، زهره، شمس، مریخ، مشتری و زحل است. (یادداشت مؤلف) :
جهان فیلسوف جهان داندم
رصدبند هفت آسمان داندم.
نظامی.
به پرگار هفت آسمان بلند
به فهرست هفت اختر ارجمند.
نظامی.
از پی لعلی که برآرد ز کان
رخنه کند بیضۀ هفت آسمان.
نظامی.
سایران در آستانهای دگر
غیر این هفت آسمان مشتهر.
مولوی.
گر ز هفت آسمان گزند آید
همه بر عضو دردمند آید.
سعدی.
شبی چنین درِ هفت آسمان به رحمت باز
ز خویشتن نفسی ای پسر به حق پرداز.
سعدی.
- در هفت آسمان یک ستاره نداشتن، کنایت از تهی دست بودن و بیچارگی است. (از یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا

هفت دریا

هفت دریا
هفت آب و هفت بحر. (یادداشت مؤلف). اول دریای اخضر که عرض آن پانصد فرسنگ باشد و جزائر آباد بسیار دارد و یکی از آنها سراندیپ است...، دوم دریای عمان...، سوم دریای قلزم یا بحر احمر...، چهارم دریای بربر...، پنجم دریای اقیانوس...، ششم دریای قسطنطنیه که آن را بحرالروم نیز گویند...، هفتم دریای اسود... (از غیاث). در برهان نوشته که هفت دریا این است: دریای چین، دریای مغرب، دریای روم، بحر بنطش، بحر طبریه، بحر جرجان، بحر خوارزم. (از غیاث). هفت محیط. هفت آب. هفت بحر:
پس بر آن سد مبارک ده انامل برگشاد
جدولی را هفت دریا ساخت ازفیض عطا.
خاقانی.
در وصف تو عقل و دانش ما نرسد
یک قطره به گرد هفت دریا نرسد.
عطار.
هفت دریا اندر او یک قطره ای
جملۀ هستی ز موجش چکره ای.
مولوی.
هفت دریا را درآشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن حلق سوز.
مولوی.
که گر آفتاب است یک ذره نیست
وگر هفت دریاست یک قطره نیست.
سعدی.
گریۀ حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی.
حافظ.
رجوع به هفت آب، هفت بحر و هفت محیط شود
لغت نامه دهخدا

هفت آبا

هفت آبا
هفت آسمان یا سیارات هفت گانه، هفت اورنگ، هفت ایوان، هفت بام، هفت بنا، هفت بنیان، هفت پرگار، هفت پوست، هفت خضرا، هفت سقف، هفت طارم، هفت طبق
هفت آبا
فرهنگ فارسی عمید

هفت سین

هفت سین
ازمشهورترین مراسم جشن نوروز نزدایرانیان آراستن هفت سین است وآن گردآوردن هفت چیز است که نام آنهابا حرف (س) آغازمیگردد. معمولا بین اشیا ذیل: سیب سیاهدانه سنجد سماق سیر سرکه سبزه (مراددانه های گندم وامثال آنست که قبلا دربشقابی یا کاسه ای کاشته وسبزکرده اند) سبزی سمنو هفت چیز را انتخاب کنند (غالبا سنجد سپستان سبزی سمنو سماق سرکه سیب) وقبل ازتحویل سال درسفره ای میگذارند (درگیلان خوانچه هفت سین درجشن عروسی نیزمرسوم است)، توضیح این سنت بسیارکهن بنظر میرسد. دررساله (نوروز) تالیف عمادالدین محمودشیرازی طبیب آمده: (وهفت سین که درنوروز خوردن آن سنت است: این است: هفت سلام (دراینجاهفت آیه قرآن راکه به (سلام) آغازشود نقل کرده امکان دارد که هفت سین (7 س) اشاره به هفت سینا (هفت مقدس) باشد (نظر آقای پورداود)، خودسفره مزبور رابامحتویات آن نیز هفت سین گویند
فرهنگ لغت هوشیار

هفت سین

هفت سین
سفره ای که ایرانیان هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت نوع محصول که با حرف «س» شروع می شود می چینند
فرهنگ فارسی معین