جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هرزه گرد

هرزه گردی

هرزه گردی
عمل هرزه گرد: (هرزه گردی وباده پیمایی عاقبت میکشد برسوایی) (ضیاء اصفهانی)
هرزه گردی
فرهنگ لغت هوشیار

هرزه گردی

هرزه گردی
بیهوده گردی. بی سبب و بی هدف و اراده راه پیمودن:
بخیۀ کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست
خنده آرد کفش من بر هرزه گردیهای من.
صائب
لغت نامه دهخدا

هرزهگرد

هرزهگرد
آنکه همه جاآمدوشدمیکند: (هرزه گرد بی نماز هواپرست هوس باز که روزها بشب آزد دربند شهوت وشبها روزکند دربند غفلت)، آنکه درجایی بندنشود: (تادل هرزه گرد من رفت بچین زلف او زان سفر دراز خودعزم وطن نمیکند) (حافظ)، آنکه باافرادناصالح معاشرت کند: (ای بت هرزه گرد هرجایی، وی برآنورده سربشیدایی خ) (ضیاء اصفهانی)، افزاریست که علاقمندان برای باز کردن کلاف نخ وابریشم بکاربرند توضیح دراراک (سلطان اباد) وبعض نقاط دیگر چرخ ساده پایه داریست که کلاف نخ رابه گرد آن افکنندو بااستفاده ازگردش آن بازکنند
هرزهگرد
فرهنگ لغت هوشیار

هرزه مرض

هرزه مرض
نادرست نویسی هرزه مرس پارسی است هرزه گرد، پر و پاچه گیر
هرزه مرض
فرهنگ لغت هوشیار