معنی هرروزه - فرهنگ فارسی معین
معنی هرروزه
- هرروزه((هَ زِ))
- پیوسته، دایماً، آن چه که در هر روز یک بار انجام پذیرد، سوره ای یا دعایی یا اسمی که هر روز آن را باید بخوانند، ورد
تصویر هرروزه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با هرروزه
هرروزه
- هرروزه
- آنچه که درهرروز یک بار انجام پذیرد، پیوسته دایما، سوره ای یادعایی یااسمی که هرروز آنرابایدبخوانند، ورد
فرهنگ لغت هوشیار
پیروزه
- پیروزه
- در اوستا لقب هوشنگ پسر سیامک پادشاه داستانی ایران، عنوان هر یک از پادشاهان سلسله داستانی
فرهنگ نامهای ایرانی