معنی هراش هراش - فرهنگ فارسی معین
معنی هراش هراش
- هراش هراش((هَ هَ))
- پاره پاره، چاک چاک
تصویر هراش هراش
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با هراش هراش
هراش هراش
- هراش هراش
- به پاره های به درازا جدا شده و آویخته. (یادداشت به خط مؤلف). چاک چاک
لغت نامه دهخدا