هراسیده هراسیده ترسانیده شده، تَرسیده، کسی که دچار بیم و ترس شدهوَحشَت زده، مَرعوب، مُتَوَحِّش، خائِف، رَعیب، چَغزیده، نِهازیده، مَروع فرهنگ فارسی عمید
هراسیده هراسیده ترسیده. بیمناک. (یادداشت به خط مؤلف). - هراسیده دل، آنکه دلش نگران و ترسان است. به دل ترسان: که تا پیل گردد هراسیده دل نیارد نهادن پی از سوی گل. اسدی لغت نامه دهخدا