معنی هبط
- هبط((هَ))
- فرود آوردن چیزی، فرود آمدن از مقام و منزلت، سقوط کردن
واژههای مرتبط با هبط
هبط
- هبط
- فرود آوردن، خواری، در آمدن، کم شدن، به بدی در افتادن فرودآوردن چیزی را، درآوردن درشهری داخل کردن کسی را درشهر، فرودآمدن ازمقام و منزلت سقوط کردن، درآمدن بشهری، نزول بجایی، دخول در شهری، خواری ذلت
هبط
- هبط
- جَمعِ واژۀ هبوط. (ناظم الاطباء)
ابط
- ابط
- زیر بغل خش شکوفه
ضبط
- ضبط
- بایگانی
ربط
- ربط
- پیوستگی، پیوند
بهط
- بهط
- هندی تازی گشته بهت شیر برنج
ربط
- ربط
- بربستن، رابطه، بستگی، وابستگی، ارتباط
سبط
- سبط
- فرزند زاده، پسر پسر، فرزند فرزند
ثبط
- ثبط
- سست و گرانبار شدن، مرد ضعیف، واقف کردن بر کاری
