جدول جو
جدول جو

معنی ویک

ویک((وَ))
وای بر تو، کلمه ای است که در هنگام ندبه و زاری گفته می شود، ویل
تصویری از ویک
تصویر ویک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ویک

ویک

ویک
ویحک، در مقام ترحم، مدح و تعجب می گویند، در هنگام تاسف به کار می رود، افسوس بر تو
ویک
فرهنگ فارسی عمید

ویک

ویک
ویک در فارسی وای بر تو کلمه تعجب است وای بر تو، ویحک، توضیح در فارسی بصورت وک آمده: (ماده گفتا هیچ شرمت نیست و یک چون سبکساری نه بد دانی نه نیک) (رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار

ویک

ویک
دهی است از دهستان ابهررود بخش قیدار شهرستان زنجان، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

ویک

ویک
تعجب از تو. (ترجمان علامۀ جرجانی ترتیب عادل بن علی). درعربی وی به فتح و سکون یاء کلمه تعجب است، یقال: ویک و وی لزید. (حاشیۀ برهان قاطع از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ویک

ویک
کلمه ای است که چون از چیزی نفرت نمایند گویند. (برهان)، به معنی ویحک است، و آن لفظی است عربی و کلمه ترحم است یعنی ای نیک بخت و ای نیک و ای خوب، و بعضی گویند به معنی وای است که در وقت تأسف و کف دست بر هم سودن گویند، و به معنی ویلک هم استعمال کنند و آن لفظی است عربی و کلمه عذاب است یعنی ای بدبخت و ای زشت و ای زبون و ای بد. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). ویک به جای ویحک باشد. رودکی سمرقندی گفت:
ماده گفتا هیچ شرمت نیست ویک
چون سبکساری نه بد دانی نه نیک.
(لغت فرس چ اقبال ص 257) (و در چ هرن (از لغت فرس) آمده ویک به معنی ویحک و چنان پندارم که هر دو تازی اند ولیکن ویک مستعمل است). در صحاح الفرس مصرع دوم ’پس سبکساری...’ است و در منتخب فرس میرزا ابراهیم ذیل لغت ویک آمده ویک نیکبخت و به عربی ویحک باشد. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین) :
خشمش آمد و همانگه گفت ویک
خواست کاو را برکند از دیده کیک.
رودکی.
اگر شاخ بد خیزد از بیخ نیک
تو با شاخ بد برمیاغاز ویک.
فردوسی.
سخن گفتن نغز و گفتار نیک
نگردد کهن تا جهان است ویک.
فردوسی.
پشیمان نگردد کس از کار نیک
نکوتر ز نیکی چه چیز است ویک ؟
اسدی
لغت نامه دهخدا

بیک

بیک
بنگرید به بک عنوانی که بشاهزادگان و نجبا داده میشد، امیر قبیله ای کوچک، فرمانده سپاه
فرهنگ لغت هوشیار