جدول جو
جدول جو

معنی ویغ

ویغ
تابع «جیغ» جیغ و ویغ، سر و صدا، داد و فریاد (در هنگامی که بخواهند از سر و صدای کسی به تحقیر یاد کنند یا عجز او را برسانند)
تصویری از ویغ
تصویر ویغ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ویغ

ویغ

ویغ
در تداول تابع جیغ می آید،
- جیغ و ویغ، در تداول، داد و فریاد، هیاهو، جیغ و فریاد، (از فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا

ویو

ویو
گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوانان بزرگ ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
ویو
فرهنگ نامهای ایرانی

زیغ

زیغ
میل کردن، کند شدن بینائی، برگردیدن حصیرو بوریا، نوعی فرش و بساط را گویند
فرهنگ لغت هوشیار