معنی ویترین - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ویترین
ویترین
- ویترین
- قفسۀ بزرگ شیشه ای در جلو مغازه ها برای نشان دادن اجناس به خریداران
فرهنگ فارسی عمید
ویترین
- ویترین
- قفسۀ شیشه ای معرض، جعبه آینه (در تداول عامه)، میزی مجوف که رویۀ آن شیشه ای باشد تا آنچه در آن است در معرض دید قرار داشته باشد
لغت نامه دهخدا