جدول جو
جدول جو

معنی ویار

ویار((وِ))
میل شدید زنان حامله به بعضی از خوردنی ها
تصویری از ویار
تصویر ویار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ویار

ویار

ویار
هوسی که در نخستین ماههای آبستنی در زمان بار داری پدید آید. و یار گاهی بصورت تهوع و استفراغ و گاه بشکل بد آمدن از بعض چیزها و زمانی بصورت اشتها داشتن و هوس چیزی را کردن و آنرا بسیار دوست داشتن ظاهر میشود: زن آبستن که زیاد سیب بخورد بچه اش پسر میشود و اگر ویار اگر ویاراو ترشی باشد بچه دختر است)
فرهنگ لغت هوشیار

ویار

ویار
حالت زن آبستن در اوایل آبستنی که به برخی از خوراکی ها رغبت شدید پیدا می کند
فرهنگ فارسی عمید

ویار

ویار
میل و هوس زنان آبستن، (از ابن البیطار) ویار گاهی به صورت تهوع و استفراغ و گاه به شکل بد آمدن از بعض چیزها و زمانی به صورت اشتها داشتن و هوس چیزی را کردن و آن را بسیار دوست داشتن ظاهر می شود، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)، آرزوانه را گویند، و این زنان آبستن را افتد که چیزهای بد آرزو کنند چون گِل و نمک و انگِشت و برنج خام و جز آن، هوسی که در نخستین ماه های آبستنی و زمان بارداری پدید آید،
- ویار شدن، در تداول، دچار ویار گردیدن
لغت نامه دهخدا