معنی وله زده - فرهنگ فارسی معین
معنی وله زده
- وله زده((~. زَ دِ))
- عاشق شیدا، دیوانه، سرگشته
تصویر وله زده
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با وله زده
وله زده
- وله زده
- عاشق و دیوانۀ خشم دیده و قهرکشیده، (به اخفای هاء وله) خشمگین و قهرآلود. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا
کله زده
- کله زده
- رجوع به ترکیبهای کِلَّه یا کِلِّه (معنی چهارم) شود
لغت نامه دهخدا
وله زدن
- وله زدن
- بسیار جنبان بودن، چنانکه خاکشی و کرم در آب گَنده. (یادداشت مرحوم دهخدا). وول زدن در تداول مردم تهران
لغت نامه دهخدا
قلم زده
- قلم زده
- هر چه که بر روی آن قلم زنی شده باشد، نوشته، مکتوب
فرهنگ فارسی عمید