زنازاده، حرام زاده، خشوک، سنداره، سندره کنایه از کرم شب تاب که به اعتقاد قدما با طلوع ستارۀ سهیل می میرد، حشره ای باریک و زرد رنگ از خانوادۀ سوسک که مادۀ آن از زیر شکم خود نور می تاباند، آتَشیزِه، شَب چِراغَک، چِراغَک، شَب فُروز، شَب اَفروز، شَب تاب، کَمیچِه، کِرمِ شَب اَفروز، آتَشَک، کاوُنِه، یَراعِه، چِراغینِه