شکوفه عموماً و شکوفۀ انگور خصوصاً، و آن را به عربی فقاع الکرم خوانند. (برهان) (از آنندراج)، گل. (انجمن آرا از مجمع الفرس) (آنندراج). وُل در لهجه ها به معنی گل آمده: مسلسل زلف بر رو ریته [ریخته] دیری [داری] ول [گل] و سنبل به هم آمیته [آمیخته] دیری پریشان چون کری [کنی] آن تار زلفان به هر تاری دلی آویته [آویخته] دیری. باباطاهر عریان (از حاشیۀ برهان قاطع از فرهنگ نظام). و به معنی شکوفه نیز فرع همین معنی است، در تداول لهجه های جنوبی کنایه از معشوق است: ول من شهربانو نام داره به دستش شاخۀ بادام داره. ؟