جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وقوف داشتن

وقوف داشتن

وقوف داشتن
آگاهی یافتن پی بردن سر در آوردن اطلاع داشتن: (... و بر دقایق لغت سریانی و عبرانی وقوفی تمام داشت)
وقوف داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

وقوف داشتن

وقوف داشتن
اطلاع داشتن: بر دقایق لغت سریانی و عبرانی وقوفی تمام داشت. (لباب الالباب از فرهنگ فارسی معین).
- وقوف عددی، این ترکیب در کتاب انیس الطالبین آمده است ولی معنی آن روشن نیست: مردی از اهل اﷲ به ایشان رسید و وقوف عددی را به ایشان تلقین کرد. (انیس الطالبین ص 114). حضرت خواجه فرمودند وقوف عددی اول مرتبۀ علم لدنی است. (انیس الطالبین ص 114). خواجه عبدالخالق منتظر میبودند تا چندان که به حضرت شیخ رسیدند وقوف عددی را به ایشان تلقین کردند. (انیس الطالبین)
لغت نامه دهخدا

موقوف داشتن

موقوف داشتن
باز داشتن، بازداشت کردن، رها کردن چشم پوشیدن باز داشتن باز داشت کردن، ترک کردن صرف نظرکردن: (امروز خیال سواری داشتیم بعد موقوف داشته قدری استراحت کردیم. (سفرنامه ناصر الدین شاه بمشهد ص 39- 38)
فرهنگ لغت هوشیار

وقوع داشتن

وقوع داشتن
راست بودن پیش آمدن اتفاق افتاده بودن: (حاشاکه این صورت وقوع داشته باشد)
وقوع داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

وقوع داشتن

وقوع داشتن
اتفاق افتاده بودن: حاشا که این صورت وقوع داشته باشد. (عالم آرای عباسی از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

موقوف داشتن

موقوف داشتن
موقوف کردن. بازداشتن. دست برداشتن از. کنار گذاشتن. بازایستادن. بازایستادن از. ترک کردن:
دیدن آئینه را موقوف خواهی داشتن
گر بدانی حال من در انتظار خویشتن.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

واقف داشتن

واقف داشتن
آگاه کردن (مصدر آگاه کردن باخبرداشتن: (مرا بر هیچ حال واقف نمی دارند) (بیهقی)
واقف داشتن
فرهنگ لغت هوشیار