جدول جو
جدول جو

معنی وعده گرفتن

وعده گرفتن((~. گِ رِ تَ))
دعوت کردن
تصویری از وعده گرفتن
تصویر وعده گرفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با وعده گرفتن

وعده گرفتن

وعده گرفتن
نوید کردن نوید برابر با مهمان و مهمان کردن نیز آمده (واژه نامک عبدالحسین نوشین شوم پیش او گر پذیرد نوید به نیکی بود هر کسی را امید (فردوسی) مهمان کردن، زبان گرفتن (قول گرفتن سد در) دعوت کردن بمهمانی، قول گرفتن از کسی اجرای امری را
فرهنگ لغت هوشیار

خرده گرفتن

خرده گرفتن
خرده گرفتن برکسی. عیب جویی کردن نکته گرفتن بر او
خرده گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

خرده گرفتن

خرده گرفتن
کنایه از عیب و ایراد گرفتن از کسی یا چیزی، برای مِثال انوری بی خردگی ها می کند / تو بزرگی کن بر او خرده مگیر (انوری - ۲۴۰)
خرده گرفتن
فرهنگ فارسی عمید

بعهده گرفتن

بعهده گرفتن
تعهد کردن. متعهد شدن. قبول کردن. عهده دار شدن
لغت نامه دهخدا