معنی وعاظ - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با وعاظ
وعاظ
- وعاظ
- اندرز گوی اندرز گر پند گوی، جمع واعظ، اندرز گران پند دهندگان جمع واعظ
فرهنگ لغت هوشیار
وعاظ
- وعاظ
- واعظ ها، وعظ کننده ها، پند دهنده ها، اندرز دهنده ها، جمعِ واژۀ واعظ
فرهنگ فارسی عمید
وعاظ
- وعاظ
- جَمعِ واژۀ واعظ. به معنی پنددهندگان. (آنندراج) (اقرب الموارد) (منتهی الارب). واعظان
لغت نامه دهخدا
وعاظ
- وعاظ
- مبالغۀ واعظ است. (اقرب الموارد). رجوع به واعظ شود
لغت نامه دهخدا