جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وصایا

وصایا

وصایا
جمع وصیه، اندرز ها سفارش ها خواستگویه ها جمع وصیت و وصایت
وصایا
فرهنگ لغت هوشیار

وصایا

وصایا
وصیت ها، پندها، اندرزها، سفارش ها، در فقه و حقوق دستورهایی که کسی پیش از مردن به وصی خود می دهد که بعد از مرگ او اجرا کند، جمعِ واژۀ وصیت
وصایا
فرهنگ فارسی عمید

وصایا

وصایا
جَمعِ واژۀ وصیه. (از اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ وصیت. (دهار) (آنندراج) (غیاث اللغات). اندرزها و پندها و وصیتها. (ناظم الاطباء) : و او را (نوشیروان) خود تصنیفها و وصایاست. (ابن البلخی)، جَمعِ واژۀ وصایه. (ناظم الاطباء). رجوع به وصایه شود
لغت نامه دهخدا

وصایت

وصایت
عمل وصی کردن: ویک نفس بمنزله وصایت است، نصیحت، وصیت سفارش
وصایت
فرهنگ لغت هوشیار

وصایت

وصایت
عملی که شخص به واسطۀ آن برای انجام اموری پس از مرگش سفارش می کند
وصایت
فرهنگ فارسی عمید

قصایا

قصایا
جَمعِ واژۀ قصیه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قصیه شود
لغت نامه دهخدا

ورایا

ورایا
آفریدگان و خلق اﷲ. (آنندراج). مخلوقات و آنچه خدای تعالی آفریده است. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا