جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وشناد

وشناد

وشناد
وسناد. هر چیز بسیار وافر و انبوه. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

وسناد

وسناد
بسیار فراوان: (امروز باقبال توای میر خراسان هرنعمت و هم روی نکو دارم و سناد) (رودکی) توضیح آقای نفیسی نوشته اند: پندارم که دراصل (وسیار) بوده باشد که شاید لهجه ای ازهمان کلمه (بسیار) باشد
وسناد
فرهنگ لغت هوشیار

دشناد

دشناد
کنایه از کثرت است و در معنی بسیار بکار رود. (شعوری). بسیار و فراوان است و چندان و کثیر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

وشنان

وشنان
اشنان، و آن گیاهی است. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

وشناب

وشناب
بنگاب. (ناظم الاطباء). وشنه آب. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به وشنه آب شود
لغت نامه دهخدا

وسناد

وسناد
بسیار و انبوه و فراوان بودن هر چیزی. (آنندراج) (برهان). بسیار. (فرهنگ اسدی). پر. (فرهنگ اسدی). بسیارو فراوان و پر و سرشار. (ناظم الاطباء) :
امروز به اقبال تو ای میر خراسان
هم نعمت و هم روی نکو دارم وسناد.
رودکی (از اسدی).
و به این معنی با شین معجمه نیز آمده است. (آنندراج) (برهان). نفیسی نوشته است: پندارم که در اصل وسیار بوده باشد که شاید لهجه ای از همان کلمه بسیار باشد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به وستاد و وشناد شود
لغت نامه دهخدا