پناهگاه سنگر، کوه بلند گناه، سنگینی، بار گران، پشتواره جامه، بزهمندی کوه بلند، پناه جای ملجا: دانم که نیست جز که بسوی توای خدا روز حساب و حشر و مفرو و زر مرا. (ناصرخسرو) کوه بلند، پناه جای ملجا: دانم که نیست جز که بسوی توای خدا روز حساب و حشر و مفرو و زر مرا. (ناصرخسرو) -1 گناه کردن بزه مند گردیدن، گناه بزه، گرانی ثقل، بارگران، نکبت وبال، جمع اوزار
کوه بلند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، پناه جای. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). پناهگاه. (ترجمان علامۀ جرجانی ترتیب عادل بن علی). معتصم. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). ملجاء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). معقل. (ناظم الاطباء) : دانم که نیست جز که به سوی تو ای خدا روز حساب و حشر مقر و وزر مرا. ناصرخسرو
بر پشت برداشتن بار. (ناظم الاطباء). برداشتن بار را بر پشت. (منتهی الارب) (آنندراج). بار کسی برداشتن. (ترجمان علامۀ جرجانی ترتیب عادل بن علی) (اقرب الموارد) : لاتزر وازره وزر اخری (قرآن 18/35) ، ای لاتحمل حامله حمل اخری. قال الاخفش ای لاتأثم اثمه باثم اخری، بند کردن رخنه را. (منتهی الارب) (آنندراج) ، چیره شدن بر کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بزه مند گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). گناه برداشتن. (تاج المصادر) (اقرب الموارد) ، به گناه گرفتار شدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). وفعل آن به طور مجهول به کار میرود. (منتهی الارب) وِزر. بزه مند گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). به گناه گرفتار شدن. (ناظم الاطباء) ، بار کسی برداشتن. (ترجمان علامۀ جرجانی). (اقرب الموارد) ، بند کردن رخنه را، چیره شدن و غالب آمدن. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به وِزر شود