جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ورز

ورز

ورز
پیاپی کاری کردن، حاصل و کسب، کشت و زراعت، حاصل کردن، ورزیدن و ورزش پیشه، کسب و کار
فرهنگ لغت هوشیار

ورز

ورز
ورزیدن، پسوند متصل به واژه به معنای ورزنده مثلاً آبورز، کارورز، مهرورز، کِشت، کشاورزی، کار، پیشه، کسب
ورز
فرهنگ فارسی عمید