جدول جو
جدول جو

معنی ودویل

ودویل((وُ))
ترانه محلی هجوآمیز و نشاط انگیز که ترجیع بندش اهمیت بسزا دارد، نمایشنامه کمدی خفیف که در آن خدعه ای ماهرانه گنجانده باشند
تصویری از ودویل
تصویر ودویل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ودویل

ودویل

ودویل
ترانه محلی هجو آمیز و نشاط انگیز که ترجیع بندش اهمیت بسزا دار، نمایشنامه کمدی خفیف که در آن خدعه ای ماهرانه گنجانده باشند
فرهنگ لغت هوشیار

دویل

دویل
مَکر، حیلِه، فَریب، تَرب، غَدر، دَغَلی، کَلَک، تُنبُل، اِحتیال، حُقِّه، گُربِه شانِی، نارُو، خاتولِه، شَید، اِشکیل، تَزویر، دَستان، کَید، رَوَغان، شِکیل، سَتاوِه، تَرفَند، خُدعِه، گول، نِیرَنگ، دِلام، قَلّاشی، چارِه، ریوْ
دویل
فرهنگ فارسی عمید

دویل

دویل
مکر و حیله و غدر. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) ، ابریشم گنده که از پیله حاصل شود و دو کرم در درون آن باشد. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

دویل

دویل
گیاه سال خورده، گیاهی که بر آن دو سال گذشته باشد و یا خاص است به گیاه نصی. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گیاهی که سال بر او گذشته باشد. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا