جدول جو
جدول جو

معنی وحم

وحم((وَ حِ))
ویار و اشتهای شدید زنان باردار به نوعی خوراکی یا مواد دیگر، خواهان جماع شدن
تصویری از وحم
تصویر وحم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با وحم

وحم

وحم
ویار، آوای بال، گرم چون شب یا روز ویار و اشتهای شدید زنان باردار بنوعی خوراکی یا مواد دیگر، خواهان جماع شدن
فرهنگ لغت هوشیار

وحم

وحم
آن چیز که زن حامله آرزو کند. (مهذب الاسماء). آرزوانۀ زن باردار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). هوسانه. ویارانه. آن چیز که آبستن آرزو کند، آواز بال و پر مرغ که در پریدن برآید. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)،
{{مَصدَر}} سخت آزمند (آرزومند) شدن زن آبستن به خوردن چیزی و خواهانی جماع و خواهانی هر چیزی. (منتهی الارب). ویار کردن. (ناظم الاطباء) (آنندراج). و فعل آن از باب حسب و سمع است. (منتهی الارب) (آنندراج). بر آبستنی آرزو خواستن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

وحم

وحم
آهنگ کردن و فعل آن از باب ضرب است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

احم

احم
جمع حلم ، بردباریها سکونها وقارها، عقل ها،جمع حلم : خوابها خوابهای شیطانی خوابهای شوریده که آنرا نتوان تعبیر کرد،جمع حلیم بردباران
فرهنگ لغت هوشیار

رحم

رحم
زاهدان بچه، جای بچه در شکم، بچه دان، خویشاوندی، خویشی مهربانی و عطوفت و شفقت و غمخواری و نرم دلی
فرهنگ لغت هوشیار