جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وچر

وچر

وچر
فتوی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دستور حاکم شرع در مسائل شرعی. (برهان) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). وجر. (آنندراج). رجوع به وجر شود
لغت نامه دهخدا

وزر

وزر
کوه بلند
ملجا، پناهگاه، هر جای مستحکم و استوار که پناهگاه شود
وزر
فرهنگ فارسی عمید

چور

چور
قَرقاول، پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، تورَنگ، تَذَرْوْ، خُروس صَحرایی، تَدرُج
چور
فرهنگ فارسی عمید