معنی وجازت - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با وجازت
وجازت
- وجازت
- مختصربودن، اختصار ایجاز: (و بیت عنصری اگر چه در آن بسطی کرده است نیکوتر و عذب تر از بیت رودکی است با وجازت آن)
فرهنگ لغت هوشیار
وجازت
- وجازت
- وجازه. کوتاهی در سخن. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به وجازه شود
لغت نامه دهخدا
وجاهت
- وجاهت
- وجیه شدن، صاحب جاه و مقام شدن، عزت و حرمت، خوب رویی، زیبایی
فرهنگ فارسی عمید