جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وانگه

وانگه

وانگه
آنزمان، بعلاوه:
وانگه بغلی نعوذ باﷲ
مردار در آفتاب مرداد.
سعدی
لغت نامه دهخدا

وانگاه

وانگاه
آن زمان، آن وقت، با وجود این، برای مِثال افسر خاقان وانگاه سر خاک آلود / خیمۀ سلطان وانگاه فضای درویش (سعدی۳ - ۷۳۸)
وانگاه
فرهنگ فارسی عمید

وانگهی

وانگهی
آنگاه، وانگه: (فلسفه درسخن میامیزید وانگهی نام آن جدل منهیدا) (خاقانی)، بعلاوه
وانگهی
فرهنگ لغت هوشیار

بانگه

بانگه
پنبۀ نزده. (ناظم الاطباء). محلوج
آواز. نعره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا