جدول جو
جدول جو

معنی وان

وان
ظرف بزرگ فلزی یا چینی که برای شست و شوی بدن در حمام تعبیه کنند
تصویری از وان
تصویر وان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با وان

وان

وان
ظرف بزرگ چینی یا سرامیکی در حمام برای شستن بدن در آن
مانند، نظیر، بان مثلاً پلوان، گله وان، دروان، دشتوان
وان
فرهنگ فارسی عمید

وان

وان
ظرفی بزرگ که در حمام می گذارند و برای شستشوی بدن و یا برای آب تنی بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار

وان

وان
بان، (حاشیۀ برهان چ معین)، به معنی محافظت و نگاهبانی، نگهبان، نگاهدارنده، حارس، و محافظت کننده، همچو گله وان و دشتوان و فیلوان و امثال آن، لیکن بدون ترکیب گفته نمیشود، (برهان قاطع)، حافظ، نگاهبان، (انجمن آرا)، شبه، مانند، (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا)، نظیر، (برهان قاطع) (از جهانگیری)، ون، (جهانگیری)، ون مخفف آن است، (آنندراج) (انجمن آرا)، حرف تشبیه به معنی مانند، دارنده، (غیاث اللغات)،
در تداول گیلانیان، زبان گنجشک، (یادداشت مرحوم دهخدا)، آنچه در لغت پارسی استنباط شده است وان به معنی چشمه و محل آب استعمال می شده و از اسامی قدیم که بر بعضی محال نهاده اند این معنی استنباط می شود چنانکه در آذربایگان محلی معروف است آن را شش وان خواندند چون شش چشمه و رودآب به هم متصل و بدان محل می آمده، اکنون شیشوان گویندو در شهر نشوی که در این زمان به نخجوان مشهور است هم آبی بوده که شکارهای دشتی و کوهی به هوای خوردن آب از کوه به زیر می آمده اند و جماعتی شکارچیان که به پارسی آنها را نخجیروان می نامیده اند می رفته و آنها را نخجیر می کرده اند بتدریج آن محل را نخجیروان خواندند و ’را’ را حذف کرده نخجوان گفتند، (انجمن آرا) (آنندراج)،
مخفف و آن، از و (حرف عطف) + آن (اسم و ضمیر اشاره) :
وان نار بکردار یکی حقۀ ساده
بیجاده همه رنگ بدان حقه بداده،
منوچهری،
واندگر پخت همچنان هوسی
و این عمارت بسر نبرد کسی،
سعدی
لغت نامه دهخدا

وان

وان
ظرف بزرگ فلزی یا چینی که در حمام نصب کنند ودر آن بدن را شستشو دهند، (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

وان

وان
نام شهری است در ترکیه، واقع در فلات ارمنستان در ساحل شرقی دریاچۀ وان، (دائره المعارف اسلامی از حاشیۀ برهان)، نام ولایتی از ملک آذربایجان، (جهانگیری)، نام شهری است از ولایت شروان، (برهان قاطع) (غیاث اللغات)، شهری است از اقلیم چهارم به جزیره نزدیک بوسطان و بعضی آن را از ارمینه شمارند و چنین است در خوبی آب و هوا بی نظیر است، (آنندراج) (از انجمن آرا)
دریاچه ای است به آسیای صغیر، بحیرۀ ارجیش، بحیرۀ طِریخ (به مناسبت ماهی طِریخ که در آنجا بسیار است)
لغت نامه دهخدا