جدول جو
جدول جو

معنی واگوی

واگوی
بازگفت سخن نشنیده، بازتاب صوت در داخل گنبد، حمام یا در کوه، تکرار بیت یا مصراعی که توسط دسته ای خوانده می شود، توسط دسته دیگر
تصویری از واگوی
تصویر واگوی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با واگوی

واگوی

واگوی
باز گفت سخن شنیده، بازتاب صوت در داخل گنبد حمام یا درکوه: (درین گلخن برآید از در و بام صدای کودک و واگوی حمام) (زلالی آنند)، تکرار بیت یا مصراعی که توسط دسته ای خوانده میشود توسط دسته دیگر
واگوی
فرهنگ لغت هوشیار

واگوی

واگوی
مرادف بازگوی، بازگفتن حرف شنیده را که مردم با هم گویند، باز دادن جواب از گنبد و حمام، (آنندراج) :
در این گلخن برآید از در و بام
صدای کودک و واگوی حمام،
زلالی (آنندراج)،
، در اصطلاح موسیقی، جماعۀ خوانندگان چون حاضر شوند نقشی را که جماعۀ اول تمام کنند همان نقش را جماعۀ دوم سر کنند، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

واگویه

واگویه
بازگو کردن، دوباره گفتن حرفی، سخن شنیده را باز گفتن
واگویه کردن: تکرار کردن سخن
واگویه
فرهنگ فارسی عمید

واگون

واگون
وسیله نقلیه ای که روی راه آهن راه رود و مسافر و بار حمل کند و آن در سابق توسط اسب کشیده میشد و امروزه بوسیله سوخت زغال سنگ یا نفت و یا بوسیله الکتریک حرکت کند قطار راه آهن: (هوشم ز سر پریده از ماجرای واگون ازدنگ دنگ واگون ازهایهای واگون) (بهار. 310: 2) (مراد واگون اسبی قدیم تهران است) توضیح در زبان فرانسوی این کلمه فقط بوسیله نقلیه ای که جهت حمل بار یا حیوانات بکار رود اطلاق شود و برای حمل مسافرکلمه و یچر رابکار برند. یا واگون اسبی. واگونی که بوسیله اسب حرکت کند. توضیح در تهران تا اوایل سلطنت پهلوی این وسیله دایر بوده است، هر یک از اطاقک های یک قطار راه آهن
فرهنگ لغت هوشیار

واگویه

واگویه
بازگفتن حرف شنیده را. (غیاث اللغات). سخن شنیده را بازگفتن. (ناظم الاطباء). تکرار قولی. بازگو. تکرار سخنی
لغت نامه دهخدا

واگون

واگون
واگن. اطاق چرخدار ساخته از چوب و فلز که بر راه آهن کار می کند. (ازفرهنگ نظام). اطاق نشیمن راه آهن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا