معنی واگن - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با واگن
واگن
- واگن
- هر یک از بخش های تشکیل دهندۀ قطار که به وسیلۀ لوکوموتیو روی خط آهن حرکت می کند
فرهنگ فارسی عمید
واگن
- واگن
- اطاقک چرخدار راه آهن. واگون. رجوع به واگون شود
لغت نامه دهخدا
واگو
- واگو
- واگفت، بازگفت، بازگفت سخن شنیده
واگو کردن: سخن شنیده را بازگفتن
فرهنگ فارسی عمید
واکن
- واکن
- وا کننده باز کننده. یا در واکن. ابزاری که در قوطی و بطری و مانند آنرا باز کند. یا در بطری واکن
فرهنگ لغت هوشیار