معنی واقلیدن واقلیدن((قِ دَ)) از کاری که با اشتیاق تمام پیش گرفته اند صرفنظر کردن تصویر واقلیدن فرهنگ فارسی معین
واقلیدن واقلیدن نادرست نویسی واغلیدن چشم پوشیدن از کاری که به اشتیاق تمام پیش گرفته اند صرف نظر کردن فسخ عزیمت کردن، توضیح این معنی فقط در این جمله (شاقلی (شاه قلی) (واقلیده) استعمال میشود یعنی کسی که چیزی را می خواست یا در انجام دادن کای می کوشید از آن چشم پوشید فرهنگ لغت هوشیار
واهلیدن واهلیدن ترک کردن، رها کردن، واگُذاشتَن، وانَهادَن، واهِشتَن، هَلیدَن، بِدرود گُفتَن، چَپ دادَن، یَلِه کَردَن فرهنگ فارسی عمید
واهلیدن واهلیدن واگذاشتن (گر یکی دم تو بغفلت و اهلیش او رود فرسنگها سوی حشیش) (مثنوی) فرهنگ لغت هوشیار