واسه واسه در تداول عوام، برای. بهرِ. (یادداشت مؤلف). رجوع به سوی شود. کلمه تعلیل مأخوذ از واسطۀ تازی به معنی بسبب و به جهت و برای و بهر. (ناظم الاطباء). رجوع به واسطه شود لغت نامه دهخدا
واسه واسه پروانه و جانور پرداری که گرداگرد چراغ پرواز می کند. (ناظم الاطباء). در مآخذ دیگر دیده نشد لغت نامه دهخدا