معنی وادیان - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با وادیان
وادیان
وادیان
رازیانه، گیاه علفی خوشبو دارویی با برگ های ریز و گل های چتری زرد رنگ که دانه های ریز و معطر آن مصرف چاشنی غذا دارد بادیان، رازیان، والان، رازِنَج، رازیانَج، رازیام، بادتُخم، بَرهِلیا
فرهنگ فارسی عمید
وادیان
وادیان
بادیان، (دهار)، رازیانه، (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
وادیان
وادیان
شهر بزرگی است از ناحیۀ زبید یمن. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
بادیان
بادیان
گیاهی از تیره چتریان که دو ساله یا پایاست رازیانه و آن دارای انواع است
فرهنگ لغت هوشیار
رادیان
رادیان
فرانسوی پرتو افکن تابا، شخانه خیز جایی در آسمان به گمان آن که شخانه (شهاب) از آن جا خاسته
فرهنگ لغت هوشیار
مادیان
مادیان
از ریشه پارسی ماتکیان ماتک گروان اسب ماده: قریب به ده هزار اسب بدوی تازی نژاد ابقر و مادیان خرد و بزرگ کردند
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.