معنی واخوردگی واخوردگی ((خُ دِ)) از رواج و رونق افتادن، رد شدن، سرخوردگی، یأس از رواج و رونق افتادن، رد شدن، سرخوردگی، یأس تصویر واخوردگی فرهنگ فارسی معین