معنی نیک افتادن - فرهنگ فارسی معین
معنی نیک افتادن
- نیک افتادن((اُ دَ))
- خوشایند بودن
تصویر نیک افتادن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نیک افتادن
پیچ افتادن
- پیچ افتادن
- گره خوردن، جور نشدن، مشکلاتی در راه پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
گیر افتادن
- گیر افتادن
- بدست آوردن: خوب چیزی گیرش افتاده، بدام افتادن اسیر شدن، در جایی گیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ناف افتادن
- ناف افتادن
- جابجاشدن عضلات ناف بسبب برداشتن باری سنگین یا بکار بردن زور زیاده از حد یا ترسیدن بسیار
فرهنگ لغت هوشیار