جدول جو
جدول جو

معنی نیزار

نیزار((نِ))
جایی که در آن نی فراوان روییده باشد
تصویری از نیزار
تصویر نیزار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نیزار

نیزار

نیزار
نیستان. آنجا که نی بسیار روید:
جای انگشت شهادت ز شهیدان نگاه
دشت نیزار شد از بس که خدنگی برخاست.
واضح (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

نیزار

نیزار
دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر. در 60هزارگزی شمال شرقی شادگان و 2هزارگزی شرق راه جادۀ شادگان به بندر معشور، در دشت گرمسیری واقع است و 120 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا