جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نیروگاه

نخیرگاه

نخیرگاه
کمینگاه. (ناظم الاطباء). نخیزگاه. رجوع به نخیر و نخیز شود
لغت نامه دهخدا

نبردگاه

نبردگاه
معرکه. مصاف. (آنندراج). جنگ گاه. (برهان قاطع). رزمگاه. میدان جنگ. (ناظم الاطباء). ناوردگه. آوردگه. میدان نبرد. جای نبرد:
ده ساله یا دوازده ساله فزون نبود
کاندر نبردگاه برآمد غبار او.
فرخی.
از کنار نبردگاه افق
چون به دست غروب داور نام.
انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

نیکوگیاه

نیکوگیاه
پرگیاه، سرسبز و باطراوت، که گیاه در آن به زودی و آسانی بردمد و رشد کند: عثمر، ریگستانی است نیکوگیاه آسان گذار در بلاد طی، (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا