معنی نیاح - فرهنگ فارسی معین
معنی نیاح
- نیاح
- گریه و زاری کردن، شیون کردن بر مرگ کسی، گریه و زاری، شیون
تصویر نیاح
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نیاح
نیاح
- نیاح
- گریه و ماتم نمودن زن به آواز بلند بر شوی، (از منتهی الارب)، نوح، نواح، نیاحه، مناح، (اقرب الموارد) (منتهی الارب)، رجوع به نَوح شود،
گریه، زاری، شیون، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
ریاح
- ریاح
- می، شبانگاه، جمع ریح، بادها جمع ریح بادها. یا ریاح احشا روماتیسم احشائی. یا ریاح طیاری روماتیسم
فرهنگ لغت هوشیار