جدول جو
جدول جو

معنی نول

نول
گرداگرد دهان، منقار مرغ، بینی، لوله و گردن صراحی
تصویری از نول
تصویر نول
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نول

نول

نول
گروهی از زنگیان، (منتهی الارب)، جنسی از سیاهان، (از اقرب الموارد) (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

نول

نول
منقار مرغان، (رشیدی) (از بحر الجواهر) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج) (مؤیداللغات) (غیاث اللغات) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، نوک، نک، تک، شند، چِنگ:
هر چه جز عشق است شد مأکول عشق
دو جهان یک دانه پیش نول عشق،
مولوی،
حرص بط آمد که نولش در زمین
در تر و در خشک میجوید دفین،
مولوی،
کرمگی گر ز آب بنمودی
نول کردی دراز و بربودی،
جامی،
، گرداگرد دهان، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، گرداگرد بیرون دهان، (اوبهی)، نس، (اوبهی)، فرنج، بتفوز، پوز، زفر، لفج، (یادداشت مؤلف) :
من پیرم و فالج شده ام اینک بنگر
تا نولم کژ بینی وکفته شده دندان،
عسجدی (یادداشت مؤلف)،
، لوله و نایژۀ صراحی و مشربه و گردن صراحی، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)، نایژۀ مشربه و کوزه، (از غیاث اللغات) :
کوزه که نبود ره نولش فراخ
زو نجهد جز نم باریک شاخ،
امیرخسرو (از فرهنگ خطی)،
، هر چیز که بر آن تکیه میکنند و بدان پشت میدهند، ورطه، گرداب، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا