جدول جو
جدول جو

معنی نوشه

نوشه((شَ یا شِ))
انوشه، جاوید، پایدار، خوشحال، شادمان، خوشبخت، سعادتمند
تصویری از نوشه
تصویر نوشه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نوشه

نوشه

نوشه
انوشه، جاوید، زنده، شاد، خوشحال، خرم، گوارا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر بهرام بهرامیان و خواهرنرسی پادشاه ساسانی
نوشه
فرهنگ نامهای ایرانی

نوشه

نوشه
رَنگین کَمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، توبِه، تُرسِه، قُوس و قَزَح، سَرگیس، دُرونِه، تویِه، سِرکیس، تیراژی، سَرویسِه، قُزَح، سَویسِه، شَدکیس، ایرسا، تیراژِه، نوسَه، کَلکَم، آلیسا، اِغلیسون، آدیندِه، رَخش، تَربَسِه، کَرکَم، نوس، آژفَنداک، آفَنداک، تربیسِه، آزفَنداک، سَدکیس
نوشه
فرهنگ فارسی عمید

نوشه

نوشه
آنکه تازه پادشاه شده، پادشاه نوجوان، تازه داماد. جاوید پایدار، خرم خوشحال، خوشبخت، خوب نیکو، نوش گوارا
فرهنگ لغت هوشیار

نوشه

نوشه
پادشاه نوجوان. (جهانگیری) (غیاث اللغات) (برهان قاطع). پادشاه نو و جوان. (رشیدی). شاه جوان. (انجمن آرا). نوشاه. شاه جوان و کم تجربه. (ناظم الاطباء). شاه نو، داماد. (جهانگیری) (انجمن آرا). نوداماد. (غیاث اللغات) (رشیدی) (برهان قاطع) :
نوسال و نومه آمد و نوروز و نوبهار
نوشه گرفت ملک جهان نوعروس وار.
مظهر (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

نوشه

نوشه
نام دختر نرسی پادشاه ساسانی است. وی عمه شاپور ذوالاکتاف است. رجوع به فهرست ولف و تاریخ گزیده ص 107 شود
لغت نامه دهخدا

خوشه

خوشه
تعدادی دانه میوه یا گل که به محوری متصل باشند، دسته ای از ستارگآنکه به نظر می رسد خواص مشترکی دارند، نام ششمین صورت فلکی که به شکل دوشیزه ای که خوشه گندم به دست است
خوشه
فرهنگ نامهای ایرانی