جدول جو
جدول جو

معنی نوراهان

نوراهان
سوغات، ره آورد، مژدگانی، نورهان
تصویری از نوراهان
تصویر نوراهان
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نوراهان

نوراهان

نوراهان
سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رَهاوَرد، تُحفه، اَرمَغان، سَفته، نورَهان، نَوارَهان، راهواره، بازآورد، عُراضه، بِلَک، لُهنه
نوراهان
فرهنگ فارسی عمید

نوراهان

نوراهان
راه آورد. (انجمن آرا) (آنندراج). هر چیز که به رسم تحفه و هدیه و ارمغان آورند. (ناظم الاطباء). چیزی باشد که چون کسی از جائی بیاید به رسم تحفه بیاورد. (جهانگیری). چیزی را گویند که کسی از جائی به رسم تحفه و هدایا و پیش کش ارمغان بیاورد. (برهان قاطع). نورهی. نورهان. سوغات. ره آورد:
صبح آمده زرین سلب نوروز نوراهان طلب
زهره شکاف افتاده شب وز زهره صفرا ریخته.
خاقانی.
، مژدگانی و خبر خوش را نیز گویند. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا

نوارهان

نوارهان
سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رَهاوَرد، تُحفه، اَرمَغان، سَفته، نورَهان، نَوراهان، راهواره، بازآورد، عُراضه، بِلَک، لُهنه
نوارهان
فرهنگ فارسی عمید

نوارهان

نوارهان
چیزی که به شعرا و اهل نغمه و کسی که خبر خوشی آورده باشد، بدهند. تحفه و ارمغان و مژدگانی. (از برهان قاطع) (آنندراج). در سراج (اللغه) گوید: ’نوارهان، قلب نوراهان، از عالم دریوزه و درویزه، و نورهان به حذف الف نیز مژدگانی، و آن انعام شخصی است که نو از راه آمده و خبر خوش آورده باشد. و به معنی تحفه و ارمغان نیز که نو از راه رسیده چیزی به شخص دهد و به مجاز به معنی صلۀ شعر آمده، پس الف و نون آن برای نسبت است’. (فرهنگ نظام) (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به نورهان و نوراهان شود
لغت نامه دهخدا