نواله پیچ نواله پیچ لقمه دهنده، محسن احسان کننده، کسی که نوال و عطای بسیار باو داده شود: ای عقل نواله پیچ خوانت جان بنده نویس آستانت. (نظامی. گنجینه گنجوی. ص 159) فرهنگ لغت هوشیار
قباله پیچ قباله پیچ نورده پیچ شالی که کابین نامه را در آن پیچند و به خانه اروس فرستند یک طاقه یا نیم طاقه شال کشمیری یا ترمه جامه گرانبهای دیگر که قباله عروس را در آن پیچند و شب عروسی بخانه او فرستند فرهنگ لغت هوشیار
قباله پیچ قباله پیچ تکۀ شال، ترمه یا پارچۀ گران بهای دیگری که قبالۀ عروس را در آن بپیچند و در شب عروسی به خانۀ او بفرستند فرهنگ فارسی عمید
قباله پیچ قباله پیچ یک طاقه یا نیم طاقۀ شال کشمیری یا ترمه یا جامۀ گرانبهای دیگر که قبالۀعروس در آن پیچند و شب عروسی به خانه او فرستند لغت نامه دهخدا
لوله پیچ لوله پیچ هر قماشی که آن را چون مکتوب پیچند، چنانکه دارائی و اطلس و ساطن. (غیاث) : طغرا نگشت دست فروش دیار عشق تا لوله پیچ داغ نبرد از دکان ما. ملاطغرا لغت نامه دهخدا