جدول جو
جدول جو

معنی نوافل

نوافل((نَ فِ))
جمع نافله، نمازهای سنت که واجب نباشد، نمازهای مستحب
تصویری از نوافل
تصویر نوافل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نوافل

نوافل

نوافل
جمعِ واژۀ نافله، نماز مستحبی که پس از نماز واجب خوانده می شود، عبادتی که واجب نباشد، عبادت غیر واجب، عطیه، بخشش، غنیمت
نوافل
فرهنگ فارسی عمید

نوافل

نوافل
جمع نافله، به نمازها جمع نافله نمازهای سنت که واجب نباشدنمازهای مستحب
فرهنگ لغت هوشیار

نوافل

نوافل
جَمعِ واژۀ نافله. عبادات مستحب. رجوع به نافله شود: و به ایفای نذور و نوافل قیام کرد. (سندبادنامه ص 279) ، جَمعِ واژۀ نافله، به معنی نبیره و فرزندزاده: در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابواسعید ابوالخیر است نزول فرموده بودند. (انیس الطالبین ص 105)
لغت نامه دهخدا

نواقل

نواقل
جمع ناقله، پاکش ها جابه جا کننده ها جمع ناقله وسیله ای که کسی یا چیزی را از جایی بجایی برد
فرهنگ لغت هوشیار

نوافذ

نوافذ
هر سوراخ که بدان نفس را سرور یا غم رسد همچو سوراخ گوش و بینی و دهان و غیره
فرهنگ لغت هوشیار