جدول جو
جدول جو

معنی نمودن

نمودن
((نُ یا نَ دَ))
هویدا شدن، آشکار شدن، آشکار کردن، ظاهر کردن، خسته کردن، کلافه کردن
تصویری از نمودن
تصویر نمودن
فرهنگ فارسی معین