معنی نمودن نمودن ((نُ یا نَ دَ)) هویدا شدن، آشکار شدن، آشکار کردن، ظاهر کردن، خسته کردن، کلافه کردن هویدا شدن، آشکار شدن، آشکار کردن، ظاهر کردن، خسته کردن، کلافه کردن تصویر نمودن فرهنگ فارسی معین