جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نمس

نمس

نمس
راسو. (فرهنگ فارسی معین). قسمی راسو. (ناظم الاطباء). جانورکی است به مصر که اژدر را کشد. (منتهی الارب). چیزی است که ثعبان را بگزد و بکشد. (السامی). ایخنومن و آن قسمی راسوست و در مصر بسیار باشد و در نزدقبطیان قدیم حرمتی دینی داشت، چه خزندگان چون مار وجز آن را برمی انداخت. (یادداشت مؤلف). ج، نُموس
لغت نامه دهخدا

نمس

نمس
راز گفتن. (از منتهی الارب) (از آنندراج). راز گفتن با کسی. (تاج المصادر بیهقی) ، پنهان داشتن راز. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از زوزنی). پوشیدن راز. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

نمس

نمس
تباه شدن روغن. (آنندراج) (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). گنده شدن روغن. (زوزنی). بادغد شدن روغن. باد کشیدن روغن. تند شدن و تیز شدن روغن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا