معنی نمایاندن - فرهنگ فارسی معین
معنی نمایاندن
- نمایاندن((نَ دَ))
- نشان دادن، آشکار ساختن
تصویر نمایاندن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نمایاندن
نمایاندن
- نمایاندن
- نمایانیدن. نشان دادن، آشکار کردن. واضح ساختن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
نمایانیدن
- نمایانیدن
- نمایاندن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نمایاندن و نمودن شود
لغت نامه دهخدا
آماساندن
- آماساندن
- باد دار کردن، پر باد کردن، ورم دار ساختن، سبب تورم شدن
فرهنگ فارسی عمید