کسی که در سخن اندیشه می کند و آن را می سنجد. سخن دان. اهل کلام. (ناظم الاطباء). آنکه نکته های باریک و لطیف را درک و بیان کند. (فرهنگ فارسی معین). دقیقه یاب. دقایق شناس: باز کلک نکته سنجم مطلعی از سر گرفت مطلعی چون شعلۀ آه از دلم شد رونما. شفیع اثر (از آنندراج). ، نکته گیر. خرده گیر
عمل نکته سنج. رجوع به نکته سنج شود: آنجا که درس و بحث جنون در میان بود نوبت به نکته سنجی مجنون نمی دهیم. طالب (از آنندراج). ، سنجیدگی در سخن و دقت در آن. (ناظم الاطباء)