جدول جو
جدول جو

معنی نکاف

نکاف((نُ))
آماس بناگوش، آماسی است در بن زنخ شتر، بیماری ای است در حلق شتر
تصویری از نکاف
تصویر نکاف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نکاف

نکاف

نکاف
بهله، دستکش چرمی که در قدیم شکارچیان به دست می کردند برای نگاه داشتن باز بر روی دست، نکاپ، نکاب
نکاف
فرهنگ فارسی عمید

نکاف

نکاف
ورمی دردناک و کشنده که در بناگوش شتر یا حلق او پیدا می شود
نکاف
فرهنگ لغت هوشیار

نکاف

نکاف
نکاب. (برهان قاطع). نکاپ. (آنندراج) (انجمن آرا). بهله. (جهانگیری) (ناظم الاطباء). بهلۀ میرشکاران. (برهان قاطع). بهلۀ باز. (از انجمن آرا) (آنندراج). دستکش قوشچیان و شکارچیان. (ناظم الاطباء). و رجوع به نکاب شود
لغت نامه دهخدا

نکاف

نکاف
آماسی است در بن زنخ شتر یا بیماریی است در حلق شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). ورم و آماس بناگوش شتر. (برهان قاطع) (از جهانگیری). و آن کشنده است. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از متن اللغه). و آن شتر را منکوف و منکوفه گویند. (از متن اللغه) ، آماس بناگوش. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). گوش گل و آن آماس نکفه باشد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به المنجد شود
لغت نامه دهخدا