جدول جو
جدول جو

معنی نقیبت

نقیبت((نَ بَ))
نفس، عقل، خرد، طبیعت، سرشت، نفاذرای
تصویری از نقیبت
تصویر نقیبت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با نقیبت

نقیبت

نقیبت
نفس، عقل خرد، طبیعت، نفاذرای: قحط و تنگی نواحی از یمن نقیبت او برخص و فراخی مبدل شده
فرهنگ لغت هوشیار

نقیبت

نقیبت
نقیبه. بزرگی نمودن بر قوم. ازنقیب است که بزرگ طایفه باشد. رجوع به نقیبه شود
لغت نامه دهخدا

نقیبه

نقیبه
نقیبت در فارسی مونث نقیب و روان (نفس)، خرد، سکالش، کار، سرشت
نقیبه
فرهنگ لغت هوشیار

نقیبی

نقیبی
محمد (سیدمیر...) بن محمد لوحی حسینی موسوی سبزواری اصفهانی، ملقب به مطهر و معروف به نقیبی. از علمای امامیۀ قرن یازدهم است. او راست: کفایهالمهتدی فی احوال المهدی. رجوع به ریحانه الادب ج 4 ص 233 و الذریعه ج 1 ص 421 شود
لغت نامه دهخدا