معنی نقره داغ
- نقره داغ
- جریمه و تاوان سخت (پولی) که فراموش نشود
واژههای مرتبط با نقره داغ
نقره داغ
- نقره داغ
- نکره داغ بد گند پول چای پارک پاره جریمه پولی پول داغ، باج رشوه
نقره داغ
- نقره داغ
- در تداول عامه، جریمۀ نقدی. جزای نقدی. (یادداشت مؤلف)
نقره داغ
- نقره داغ
- جریمه ی پولی، تنبیه سخت
قره داغ
- قره داغ
- ترکی سیاکوه
قره داغ
- قره داغ
- دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 23500گزی شمال خاوری مهاباد و 10 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 520 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام سلسله جبالی است در آذربایجان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 151، 164)
نقره فام
- نقره فام
- سفید مانند نقره، به رنگ نقره
نقره کار
- نقره کار
- کسی که پیشه اش ساختن اشیا و ظروف از نقره است، نقره ساز، آنکه اشیا و ظروف را آب نقره می دهد
نقره کار
- نقره کار
- نقره سازی. عمل و شغل نقره ساز. کسی که اشیا وظروف نقره سازد نقره ساز، کسی که اشیا و ظروف را آب نقره دهد مفضض
نقره فام
- نقره فام
- نقره ای، نقره گون، سیمگون
