مالی را تبدیل به پول نقد و رایج کردن: سید گفت: ... ترا اینجا چندان مقام باشد که این زر را وزن و نقد بکنند، انتقاد کردن اثری علمی یا ادبی: فیلسوف اعظم ارسطا طالیس این نقد را (طب را) بقسطاس منطق بسخت و بمحک حدود نقد کرد و بمکیال قیاس پیمود
متاعی را فروختن و بهایش را فی الحال پول نقد دریافت کردن. ضیاع و عقار و متاع یا چک و سفته ای را به پول نقد بدل کردن، جدا کردن سره را از ناسره. ردی و جید درهم و دینار را تمیز دادن و از هم جدا کردن، خوب و بد کلامی را آشکار ساختن. - نقد کردن حال، نیک و بد آن پرسیدن. (لیلی و مجنون نظامی چ وحید دستگردی)