خرده گیر به گزین، درمگزین کهبد، شبان گوسبندان کتک کتک گوسبند دست و پا کوتاه را گویند سهره فرنگی از پرندگان آنکه درم و دینار سره را از ناسره جدا کند، آنکه خوب و بد را از یکدیگر تمیز دهد: طبعی نقاد و ذهنی و قاد و نظمی سریع و خاطری مطیع داشت، منتقد
سره کننده درم ها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بسیار سره کننده درم و دیناررا. (غیاث اللغات). سره کننده درم و دینار. (آنندراج). آنکه پول ها را سره می کند و خوب و بد آنها را از هم جدا می کند. (ناظم الاطباء). سره گر. صراف. صیرفی. سره کننده سیم. به گزین. (یادداشت مؤلف) : از بهر عیار دانش اکنون به بلاد کو صیرفی و کو محک و کو نقاد. خاقانی. گاه علم آدم ملایک را که بود اوستاد علم و نقاد نقود. مولوی. و اجرت نقاد و وزان و سایر اخراجات آن از مال سلطان احتساب نمایم. (تاریخ قم ص 154)، ناقد. سخن سنج: کاتب و عالم و نقاد و سخن سنج و حسیب عاقل و شاعر و دراک و ادیب و هشیار. ناصرخسرو. ، مرد تیزدست و چالاک و ماهر. (ناظم الاطباء)، شبان گوسفند کَتَک. (از منتهی الارب) (آنندراج). شبان گوسپند. (ناظم الاطباء). شبان نقد (قسمی گوسپند بدشکل کوتاه پای که در بحرین یافته می شود) . (از اقرب الموارد)
پندت جی کوپال کشمیری اصل لکهنوی، از معاشران اختر و از شاگردان میرزا قتیل است و در کلکته وفات یافته است، او راست: حریف شعلۀ عشق تو کی تواند شد کسی که از خس و خار هوی جدا نشود. (از صبح گلشن ص 535) (قاموس الاعلام ج 6) (فرهنگ سخنوران ص 613)